بیشک موفقیت در هر امری تابع شرایط و
الزاماتی است اما باید پذیرفت که برخی از آنها مهمتر و موثرترند. موفقیت یک معلم از آن جهت که مخاطبانش هم مانند خود او دارای پیچیدگیهای ذهنی، روحی و روانی هستند مشکلتر مینماید لذا موفقیت در این شغل را میتوان تابع سهگانه معرفت، مهارت و معیشت که به مثابه سه ضلع مثلثاند، دانست.
الف- معرفت: معرفت از آن جهت دارای اهمیت است که لازم است معلم ابتدا باید خود را به خوبی بشناسد و به نقاط ضعف و قوت خود به طور دقیق آگاهی یابد و سپس جامعه را عموم و محیطی که محل اصلی کنشهای آموزشی و پرورشی اوست (مدرسه و کلاس)، را بخصوص، بشناسد و بر روحیات، هوش، استعداد، انگیزه، نیازها، توانمندیها و احیانا ناتوانیها و نقصهای فراگیران اشراف داشته باشد و بکوشد روابط حاکم بر نظام تعلیم و تربیت، برنامهها، اهداف کلان، راهبردها و اسناد بالادستی را به خوبی درک و چگونگی عملیاتی کردن آنها با برنامههای بومی و محلی را نیز بررسی و نسبت به کار بست آنها با توجه به زمینههای فرهنگی و تربیتی دانشآموز و خانوادهاش تلاش کند. بدیهی است هر قدر درک و معرفت او نسبت به این پارامترها فراتر رود قدرت، سرعت و نوع تصمیمگیری او در مواجهه با مسائل فراتر رفته و احتمال موفقیت وی، افزایش مییابد.
ب- مهارت: شایسته است برای موفقیت، معلمان نسبت به افزایش دانش و مهارت «
معلمی»، تلاش کنند. هرچند دورههایی به عنوان «آموزش ضمن خدمت» به این منظور پیشبینی شده است اما ناگفته پیداست این دورهها، آموزشهای حداقلی را دربر میگیرند و اگرچه خوب و لازماند اما اغلب، کافی نیستند. معلم نباید خود را تنها به گذراندن چنین دورههایی محدود و دلخوش کند چرا که این آموزشها معطوف به محتوای کتب درسی یا روش تدریس یا مهارتهای مدیریتی و اغلب تخصصیاند؛ در حالی که معلمی نیازمند ملغمهای از دانش و مهارت در تمام زمینههاست. کیست که نیاز یک معلم ریاضی یا زبان انگلیسی را به دانش روانشناسی، جامعهشناسی و مهارتهای زندگی نفی کند؟ از آنجا که برقراری رابطه موثر و مفید با دانشآموزان به ویژه در مقاطع و پایههای پایینتر نیازمند داشتن دانش و مهارت در همه زمینههای تعلیم و تربیت است، لذا اهمیت نیاز به فراگیری چنین دانش و مهارتها، صدچندان خواهد بود.
ج- معیشت: اگرچه «مهارت» و «معرفت» دو شرط مهم و لازم برای فن معلمیاند، اما کافی نیستند و توجه به «معیشت» معلم، برای به فعلیت درآمدن استعداد و اراده او، ضروری و انکارناپذیر است در جهان امروز که با رشد مصرفگرایی و در ایران امروز که با رشد افسارگسیخته قیمتها و تورم کمرشکن، «پول»، بخش مهمی از نیازهای انسان را تامین میکند، به سادگی و بدون توجه، نمیتوان از کنار معیشت گذشت و با شعارهایی چون «معلمی شغل انبیاست»، آن را نادیده یا کم اهمیت انگاشت چرا که معلم قبل از آنکه معلم باشد، انسانی است که مانند سایر اجزای جامعه نیازهای مادی مانند خوراک و پوشاک و مسکن و نیازهای عاطفی همچون سفر و مراسم غم و شادی دارد و از قضا همه اینها، هزینههای سنگینی به اقتصاد خانوار تحمیل میکند و از این منظر که ظاهر آراسته و پیراسته، روحیات، عواطف و آرامش او، بیش از دیگران میتواند بر دانشآموز اثر بگذارد، توجه به معیشت و تامین اقتصاد او در درون آموزش و پرورش – و نه خارج از آن و به انواع روشها- اهمیتی دوچندان مییابد. به زعم اینجانب، غالب معلمان، ناخواسته و از سر استیصال، رفع مشکلات معیشتی خود را در خارج از آموزش و پرورش میجویند و اگر به این مطالبه بحق آنان توجه نشود و از این کوچ اقتصادی معلمان با پرداخت حقوق عادلانه و منصفانه، جلوگیری نشود، خیلی زود دیر خواهد شد.
منبع: http://www.fanoosedu.ir/?p=5428
دومین سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی...
ما را در سایت دومین سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : iranianpresidentquestion19 بازدید : 68 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 21:38